• خانه
  • معرفی استان
  • اخبار
  • یادداشت و تحلیل
  • درباره مجمع پیشرفت و تعالی
  • ارتباط با ما
 

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت
logo-white
  • خانه
  • معرفی استان
  • اخبار
  • یادداشت و تحلیل
  • درباره مجمع پیشرفت و تعالی
  • ارتباط با ما
ورود به حساب
ورود به حساب

وبلاگ

دکتر عباس زریاب خویی

مفاخر
ارسال شده توسط ادمین
1401/08/20
500 بازدید

استاد دکتر زریاب خویی در 15 ذیقعده 1337 هجری قمری تقریباً مطابق با 22 تیرماه 1298 هجری شمسی و 13 ژوئن 1919 میلادی در شهر خرم و خوب خیز خوی در شمال غربی آذربایجان چشم به جهان گشود. پدرش علی پیشه‌ور بود. زندگی آرام کودکی او در خانواده‌ای میانه حال و نسبتاً مرفه بی‌تردید در شخصیت او تأثیر گذاشت و مهربانی و آرامی کنونی او حاصل آن روزگاران است. بعضی از خانواده‌اش که علاقه به سوادآموزی فرزند خود داشتند، بنا به‌رسم آن زمان وی را در پنج‌سالگی به آموزگار قرآن محل خود که بانویی به نام ملا کبری بود، سپردند تا قرآن فراگیرد. زریاب دربارۀ پایان این دوره می‌گوید: «در آن زمان معمول بود که کودکی را که قران تمام کرده بود با تشریفات و سوار بر اسب از خانۀ آموزگار به خانۀ خود می‌بردند و چایی و شیرینی می‌دادند. دربارۀ من هم همین تشریفات انجام شد و کودکان دبستان در پیش اسب من سرودخوانان مرا به خانه بردند.» فردای آن روز، در هفت‌سالگی، او را به دبستانی فرستادند که حدفاصل میان مکتب‌های قدیم و مدارس جدید بود. کلاس‌های این مدرسه در حجرات مسجد بزرگی به نام مسجد خان تشکیل می‌شد، و شاگردان روی زمین می‌نشستند؛ اما کتاب‌ها و درس‌ها مطابق برنامه‌های وزارت معارف آن زمان بود. در آن روزگاران یکی از اصول مهم تعلیم‌وتربیت تنبیه بدنی بود و این مدرسه هم از آن مستثنی نبود. به قول دکتر زریاب «پدران وقتی کودکان را به مدرسه می‌بردند به معلم یا آخوند مکتب چنین می‌گفتند: آقا این پسر را به تو می‌سپارم، گوشتش مال تو و استخوانش مال من و مقصودشان این بود که برای تربیت کودک باید چندان او را بزنی که گوشت‌هایش بریزد و جز مشت استخوانی به خانه برنگردد.» طبعاً در چنین حال و هوایی مهر معلم به دل کودک دانش‌آموز نمی‌نشست، و تلقین پدر و مادر و ترس بود که او را وادار به احترام به استاد می‌کرد نه زمزمۀ محبت او. در دبیرستان، یا به‌اصطلاح آن روز دورۀ «متوسطه»، بر اثر ورود معلمان جدید که فارغ‌التحصیل دبیرستان‌های تبریز بودند، وضع به‌تدریج دگرگون گردید. دکتر زریاب از یکی از معلمان خود که رحمت‌الله خان کلانتری نام داشت، با خاطراتی خوش یاد می‌کند: «این معلم قیافه‌ای آرام و رفتاری نجیبانه و دوستانه داشت. کوشش داشت تا با شاگردان در جوی  پر از تفاهم و محبت به سر برد و درعین‌حال وقار و هیبت معلمی را حفظ کند. من نخستین‌بار بود که معلمی را از صمیم دل، نه از راه تلقین اجتماع، دوست می‌دارم و به او با چشم احترام می‌نگرم.»

پس از به پایان رسانیدن دورۀ اول سه‌سالة دبیرستان زریاب مجبور به ترک تحصیل شد، زیرا در آن روزگار در خوی دورۀ دوم دبیرستان وجود نداشت و دانش‌آموزانی که از مکنت برخوردار بودند، بایستی برای ادامۀ تحصیل رهسپار تبریز یا ارومیه (رضائیۀ سابق) می‌شدند. برای زریاب چنین امکانی فراهم نبود. اما شوق فراگیری علم که همیشه در وجودش لبریز بود و هست، او را به دنبال تحصیل علوم قدیم کشاند، و برای فراگیری زبان عربی و سپس علوم دینی در برابر دوعالم روحانی بزرگوار زانو زد: یکی مرحوم حاج شیخ عبدالحسین اعلمی و دیگری مرحوم حاج میرزاحسن معروف به مناقب که هر دو درس‌خواندة نجف بودند و اجازۀ اجتهاد داشتند. مقام علمی هر دو والاتر از آن بود که به تدریس مقدمات بپردازند، اما استعداد کم‌نظیر و شوق علم‌آموزی زریاب انگیزۀ آن شد تا تعلیم او را بر عهده گیرند. دیری نپایید که زریاب زبان عربی را تا حد شرح جامی بر کافیه و مغنی ابن هشام، و منطق را تا حد شرح شمسیه، و اصول فقه را معالم، و فقه را تا مباحثی چند از شرح لمعۀ شهید ثانی نزد این استادان آموخت.

تا این زمان زریاب آنچه می‌توانست در خوی آموخته بود و در عرصۀ علمی این شهر برای فراگیری بیشتر او تنگ می‌نمود. در سال 1316 شمسی یکی از طلاب همشهری زریاب به نام شیخ صادق فراحی که بعدها روحانی طراز اول خوی شد، برای گذرانیدن تعطیلات تابستان به زادگاه خود آمد و چون استعداد او را مرحوم حاج شیخ عبدالحسین اعلمی در هنگام درس معالم دیده بود، وی را تشویق کرد که برای ادامۀ تحصیل به قم برود. استاد نیز این نظر را تأیید کرد. زریاب این پیشنهاد را پسندید و با اجازۀ پدر و مادر بار سفر بر بست و همراه با مرحوم شیخ صادق رهسپار قم شد. حجرۀ شیخ صادق در مدرسۀ جانی خان یا مدرسۀ ناصری در قسمت «پایین‌شهر» قم بود که روبه‌روی مسجد جامع قدیمی زیبای آن شهر قرار داشت. زریاب نیز در همین مدرسه حجره‌ای گرفت. وی احساس خود را دربارۀ نخستین دیدارش از این مسجد چنین بیان می‌کند: «من در عمر خود نخستین‌بار بود که مسجدی به این عظمت و قدمت می‌دیدم. تأثیر عمیقی که این اثر تاریخی عظیم در من گذاشت تا کنون پابرجای است. من نه از سبک معماری اطلاع داشتم و نه از تاریخ هنر، اما در عمق روح خود احساس مبهم آمیخته با احترام و تعظیمی در برابر این بنای باشکوه داشتم و دریغ می‌خورم که در این احساس خود کسی را همدرد و هم نفس خود نیافتم. احساس مردم در برابر این مسجد همان احساس حاکی از تقدیس و احترام دینی بود که برای همۀ مساجد داشتند …»

بعد‌ها زریاب به مدرسة فیضیه منتقل شد. نخستین استاد زریاب در قم همان شیخ صادق فراحی بود که نزد او مقداری از شرح لمعه را خواند. سپس رسائل و قسمتی از مکاسب را در محضر مرحوم آقا سید محمد یزدی معروف به محقق داماد خواند که در علم اصول و فقه متبحر بود و در بحث ید طولایی داشت. استاد دیگر او در اصول مرحوم آقا شیخ‌ محمدعلی کرمانی بود. کفایه را نزد مرحوم آقا سید احمد خسروشاهی پسر آقا سید مرتضی خسروشاهی خواند. شوق علم‌آموزی و استعداد علمی زریاب به حدی بود که این استاد بزرگوار رنج راه را بر خود هموار می‌کرد و به حجرۀ زریاب که در قسمت فوقانی ضلع جنوب شرقی مدرسۀ فیضیه بود، می‌آمد و با مهربانی مشکلات این کتاب پر از غوامض را بر او می‌گشود. زریاب در فلسفه شاگرد مرحوم امام خمینی بود که آن زمان به نام «حاج‌آقا روح‌الله» در حوزه شهرت داشتند و یگانه مدرس فلسفه در آنجا بودند. روزی که اعلام شد که ایشان بحث طبیعیات شرح منظومۀ ملا هادی را در مدرس مدرسۀ دارالشفا تدریس می‌کنند، زریاب به محضر درس ایشان شتافت و قسمت مهمی از شرح منظومه و مباحث نفس و امور عامۀ اسفار را در نزد ایشان فراگرفت. در درس خارج فقه و اصول از محضر استادان بزرگ مرحوم آقا سید صدرالدین صدر و مرحوم آقا سید محمد‌تقی خوانساری و مرحوم آقا سید محمد حجت کوه کمری بهره گرفت و از خصوصیات خوب اخلاقی هر یک از این استادان اثراتی را می‌توان در او دید.

مطالعات زریاب در قم منحصر به درس‌های حوزه نبود؛ وی کتاب‌های دیگری را از قبیل کتاب‌های اجتماعی و فلسفی و روان‌شناسی و نیز کتب فقه و اصول اهل‌سنت را که در آن زمان در قم موردپسند نبود، و نیز کتاب‌های ریاضی فرانسه را مطالعه می‌کرد.

زریاب پس از آنکه همۀ علوم دینی را به‌خوبی فراگرفت، در سال 1322 به زادگاه خود خوی بازگشت و مدتی به تدریس در دبیرستان پرداخت. در سال 1324 به تهران آمد و دو سه سال به‌سختی به سر آورد تا سرانجام به معرفی مرحوم آقا‌ محمد‌ سنگلجی و پایمردی دکتر تقی ‌تفضلی در کتابخانۀ مجلس شورای ملی استخدام شد. در همین زمان در دانشکدۀ معقول و منقول دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و درجۀ لیسانس گرفت. آنگاه به کتابخانۀ مجلس سنا منتقل شد. این کتابخانه به همت مرحوم تقی‌‌زادۀ تأسیس شد و به کوشش زریاب پا گرفت. حضور زریاب در تهران موجب شد که علما و فضلای درجۀ اول تهران به وجود عالمی کم‌نظیر که علم و اخلاق را در خود جمع دارد، پی ببرند. مرحوم عباس اقبال برای تهیۀ کتاب شدالازار که مرحوم قزوینی آن را تصحیح کرده بود و به علت بیماری نتوانسته بود آن را به پایان رساند کسی را متناسب‌تر و قابل‌اطمینان‌تر از «آقای عباس خوئی کتابدار فاضل کتابخانۀ دارالشورای ملی» نیافت (مقدمه شدالازار، تهران، 1328، ص ه‍).

در این زمان زریاب به‌گونه‌ای سنتی در نزد علمای دینی حوزه‌ها علم آموخته بود و در دانشگاه تهران نیز که روش تدریس در آن اقتباس از غرب بود، به تحصیل پرداخته بود. حال لازم بود که با متد و روش غربی نیز به‌خوبی آشنا شود. در سال 1334 به معرفی مرحوم سید حسن تقی‌زاده بورس مطالعاتی اوقاف هومبولدت آلمان غربی که از مهم‌ترین بنیاد‌های علمی و فرهنگی آلمان غربی است، در اختیار او قرار گرفت و زریاب حدود پنج سال را در ماینس و فرانکفورت و مونیخ به تحصیل و مطالعه در رشته‌های تاریخ، علوم و معارف اسلامی، فلسفه و فرهنگ تطبیقی گذراند . خصوصاً شل و رویمر در تهیۀ رسالۀ دکتری او را یاری کرده‌اند. این رساله «گزارش دربارۀ جانشینان تیمور، برگرفته از تاریخ کبیر جعفری تألیف ابن محمد الحسینی» نام دارد.

پس از بازگشت به تهران مجدداً مدتی در کتابخانۀ مجلس سنا به کار مشغول شد تا آنکه هنینگ (Henning) ایران‌شناس نامی او را برای تدریس فارسی به دانشگاه برکلی (کالیفرنیا) دعوت کرد وی از سال 1341 تا 1343 در آن دانشگاه به تدریس پرداخت. شگفت نبود که دکتر زریاب موردنظر مشکل‌پسند و سخت‌گیر آن استاد نادرۀ دوران قرار گرفت. هنینگ مفتون وسعت علم، حافظۀ کم‌نظیر، محضر گرم و خوش، و تواضع عالمانۀ زریاب شده بود تا آنجا که پستی دائمی برای او در آن دانشگاه فراهم آورد، اما زریاب که عاشق ایران و فرهنگ آن بود و ریشه‌های عمیق در این آب‌وخاک داشت که او را خوب پرورانیده بود، بازگشت به وطن را بر اقامت در آمریکا و استادی دانشگاه پر آوازۀ برکلی ترجیح داد و سعادت بهره‌‌وری از دانش و مصاحبت او نصیب شاگردان و دوستان ایرانی‌اش شد. یکی از بزرگ‌ترین افتخارات دانشگاه تهران و رشتۀ تاریخ دانشکدۀ ادبیات دعوت زریاب برای تدریس در این دانشگاه بود. زریاب استاد تاریخ شد، اما تاریخ فقط بخشی از دریای علم او بود. او در رشته‌های دیگر مانند ادبیات فارسی، ادبیات عرب، فلسفه و زبان‌شناسی و معارف اسلامی صاحب‌نظر است، و تا سال 1357 که در دانشگاه به خدمت مشغول بود، در اغلب این رشته‌ها درس می‌داد و سخنرانی می‌کرد. من خود از سخنرانی‌های پر مطلب و جالب‌توجه او دربارۀ زبان‌شناسی از دید دانشمندان دوران اسلامی که در رشتۀ دکتری زبان‌شناسی ایراد می‌کرد، بهره‌ها برده‌ام. زریاب در دانشگاه به‌مثابة دایرة المعارفی بود که هر کس در هر مطلبی می‌توانست به او رجوع کند و آسوده از تحمل هیچ بار متنی آنچه می‌خواهد از او طلب کند. کسی یاد ندارد که هرگز زریاب در دادن اطلاعی منت به خرج داده یا کوتاهی کرده یا منتی بر خواهنده نهاده باشد. همین وسعت معلومات و شخصیت علمی بردبار و بی‌تکبر و کم‌توقع زریاب موجب شده است که او را به عضویت مجامع علمی ایرانی و بین‌المللی دعوت کنند. زریاب از دیرزمان عضو انجمن بین‌المللی شرق‌شناسی (آلمان) و عضو مجمع بین‌المللی کتیبه‌های ایرانی (انگلستان) است. در ایران عضو انجمن فلسفه و عضو هیئت‌امنای بنیاد فرهنگ ایران و عضو فرهنگستان تاریخ و عضو بنیاد شاهنامۀ فردوسی بود. با مرحوم مینوی در تصحیح شاهنامه همکاری نزدیک داشت و مدخل‌های بسیار در دائرةالمعارف فارسی زیر نظر مرحوم مصاحب به قلم اوست.

پس از انقلاب، دستگاه اداری دانشگاه قدر او را ندانست و زریاب اجباراً دانشگاه را ترک گفت و از این راه دانشگاه بود که زیان فراوان دید نه او. فراغت ایام بازنشستگی او را مدتی به کنج خلوت دل خواسته تحقیق کشید، ولی هنگامی که بنیاد دائرة‌المعارف اسلامی و مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی و دائرة‌المعارف تشیع تأسیس شد، بر همۀ اهل علم و معرفت معلوم بود که هر دائرة‌المعارفی در این زمینه‌ها بدون همکاری پرثمر زریاب ناقص خواهند بود. از‌این‌رو بود که همه خاضعانه دست کمک به‌سوی او دراز کردند و از او درخواست همکاری کردند. زریاب کوشید تا رنجیدگی خود را از دستگاه اداری دولتی دانشگاه به دست فراموشی سپرد. با دل‌وجان با سازمان‌های علمی نامبرده به همکاری پرداخت و اکنون مقالات او زینت‌بخش این دائرة‌المعارفهاست.

نگاهی به کتاب‌ها و مقالات او وسعت و عمق اطلاعات او را تا حدی معلوم می‌دارد. زریاب زبان و ادبیات عرب را به حد استادی می‌داند و در آلمانی و انگلیسی و فرانسه مهارت کامل دارد. ترجمه‌های دقیق و فصیح و عالمانۀ او از انگلیسی و آلمانی دال بر این مدعاست، مانند ترجمۀ او از کتاب لذات فلسفه و تاریخ فلسفۀ ویل دورانت (از انگلیسی)، و ترجمۀ او از تاریخ ایرانیان و عرب‌های نولد که تسلط او را هم در آلمانی و هم در عربی می‌رساند. اما متأسفانه آثار چاپ‌شدة زریاب به نسبت وسعت علمی او بسیار کم است.

یقین دارم که همۀ کسانی که با زریاب و آثار او آشنایی دارند با من هم‌داستان‌اند که در ایران دانشمندی نداریم که هم علوم و معارف دوران اسلامی را به‌خوبی بداند و هم با تاریخ و فرهنگ ایران قبل از اسلام آشنا باشد و هم روش و اسلوب صحیح تحقیق غربی را به‌خوبی آموخته باشد و هم از نظر فضائل و سجایای اخلاقی به چنان کمالی رسیده باشد. این اعتقاد راسخ بود که مرا بر آن داشت که به پیشنهاد دوستان مجموعه‌ای از مقالات را به یاری دانشمندان و دوستان  و علاقه‌مندان ایشان فراهم آورم و خاضعانه خدمت ایشان تقدیم دارم. عمر استاد دراز و پربارتر باد.

برچسب ها: زریاب_خوییمفاخر
مطالب زیر را حتما بخوانید
  • کاظم خان قوشچی

    1.15k بازدید

  • سیروس شفقی

    440 بازدید

  • هوشنگ رهنما
    هوشنگ رهنما

    659 بازدید

  • حسین بقال سنجیده

    489 بازدید

  • جلیل تجلیل

    339 بازدید

  • قاضی رکن‌الدین خویی

    282 بازدید

قدیمی تر شهرستان میاندوآب
جدیدتر حاج شیخ غلامرضا حسنی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

دسته بندی مطالب
  • اخبار
  • رویدادها
  • ظرفیت‌های استان
  • معرفی استان
  • مفاخر
  • نظام مسائل
  • یادداشت و تحلیل

لینک‌های مفید
استانداری آذربایجان غربی
سایت نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان‌غربی
سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی
دانشگاه ارومیه
پارک علم‌وفناوری آذربایجان غربی
دانشگاه صنعتی ارومیه
بنیاد نخبگان آذربایجان غربی
جهاد دانشگاهی آذربایجان غربی

مجمع پیشرفت و تعالی آذربایجان‌غربی

دغدغه جمعی از اهالی استان آذربایجان غربی برای پیشرفت و تعالی آن

آخرین مطالب
  • استاندار جدید آذربایجان غربی
  • استان آذربایجان غربی، در تکاپوی توسعه پایدار
  • کسب عنوان رئیس دانشگاه برگزیده دانشگاه‌های کشور و اعطای نشان ملی سرو برای دومین بار به رئیس دانشگاه ارومیه
  • انتصاب دکتر غنی‌زاده به سمت معاون برنامه، بودجه و مالی دانشگاه ارومیه
  • آدرس: تهران، میرداماد، کوچه نور، پلاک 349
  • ایمیل: contact@mpt-ag.ir

تمامی حقوق برای مجمع پیشرفت و تعالی آذربایجان غربی محفوظ می باشد.

جستجو

جستجو با زدن Enter و بستن با زدن ESC