• خانه
  • معرفی استان
  • اخبار
  • یادداشت و تحلیل
  • درباره مجمع پیشرفت و تعالی
  • ارتباط با ما
 

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت
logo-white
  • خانه
  • معرفی استان
  • اخبار
  • یادداشت و تحلیل
  • درباره مجمع پیشرفت و تعالی
  • ارتباط با ما
ورود به حساب
ورود به حساب

وبلاگ

لزوم تشخیص دقیق مسائل اصلی و فرعی استان آذربایجان‌غربی و اولویت‌بندی حل آن‌ها

یادداشت و تحلیل
ارسال شده توسط ادمین
1401/01/26
516 بازدید
برای پرداختن به این موضوع نیاز است تا در کلیدواژه های “مسئله”، “مسئله اصلی” و “مسئله فرعی” به یک مفهوم مشترک دست یابیم. در این نوشتار قصد دارم تعاریف ملموسی از این سه کلیدواژه ارائه نموده و در یادداشت های بعدی به مسائل استان بپردازم.   مسئله چیست؟ مسئله اصلی چیست؟ مسئله فرعی چیست؟ شما یک عملکردی در کار دارید. یکسری استانداردهایی نیز برای ارزیابی عملکرد پیش بینی شده اند. شکاف بین این دو (عملکرد و استانداردها) همان مسئله است. بعبارت بهتر شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب، مسئله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد (وضع مطلوب منهای وضع موجود مساویست با مسئله).   بعنوان مثال در محیط کارمسائل زیادی امکان وقوع دارد که برخی عبارتند از: کم کاری، بی نظمی و بی انضباطی، پارتی بازی، به موقع انجام نشدن کارها، عدم احساس مسئولیت و … .   اما نباید فراموش کرد مسائل، به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم می شوند. چه  بسیار خط مشی هایی که در سطح ملی و منطقه ای تدوین شده و بعد از اجرا و ارزیابی به این نتیجه رسیده اند که خط مشی را برای مسئله فرعی نوشته اند و مشکل همچنان پابرجاست و مسئله اصلی چیز دیگری بوده است.   قانون پارتو (یا هشتاد بیست) هم به ما می گوید، بیست درصد مسائل منجر به ۸۰ درصد مشکلات می شوند و اگر شما آن مسائل را که مسائل اصلی هستند رفع کنید، جلوی هشتاد درصد مشکلات را گرفته اید.   یافتن مسئله اصلی در مسائل ساختارنیافته، کار آسانی نیست. برای یافتن مسئله اصلی آن را ساختاردهی می کنند. ساختاردهی یا ساختاربندی مسئله ۴ مرحله عمده دارد که عبارتند از: احساس مسئله، جستجوی مسئله، تعریف مسئله و تعیین مسئله که برای این ساختار بندی تکنیک های مختلفی وجود دارد.   برای شناسایی مسئله اصلی باید از حواس شنوایی و بینایی، نهایت استفاده را کرد. بعنوان مثال یکی از کلیدواژه هایی که در ادبیات خط مشی گذاری وجود دارد صدای ملت (Public Voice) هست که می توان آن را به صدای کارکنان، صدای شهروندان، صدای مشتریان و… تعمیم داد.   همچنین با ابزارهایی همچون مشاهده و تجربه، مطالعه، تحقيق، بررسي‌ها و آمارها، گزارش‌ها و رخدادها، سخنراني‌ها و اجتماعات، پرسش‌نامه و مصاحبه و… می توان به مسئله اصلی دست یافت. برای تعریف مسئله باید سه جزء مهم را در نظر گرفت: ۱- تحلیل وضعیت موجود، ۲- تحلیل وضعیت مطلوب و ۳- اهداف که عبارتست از معیاری برای ارزیابی مطلوبیت یک موقعیت.   بعنوان یک مثال ساده: طی ده سال گذشته دریاچه ارومیه روند خشکسالی را به سرعت طی نموده و به مرز بحرانی رسیده است (وضع موجود). استانداردها هم که سطح تراز و مساحت آبی دریاچه و… هستند، اعدادی را اعلام می کنند (وضع مطلوب). حال شکافی که بین وضع موجود و وضع مطلوب است همان مسئله ماست که امروز به مرز بحرانی اش رسیده است. دست اندرکاران امر، برای حل مسئله راه حل های زیادی پیش رو دارند (طرح نکاشت، انتقال آب سدها و…). اما آیا با این راه حل ها مسئله حل خواهد شد؟ آیا مسئله اصلی خشک شدن دریاچه است و با این راهکارها شاهد سرحال شدن آن خواهیم بود؟ یا مسئله اصلی چیز دیگری است؟   مسئله اصلی دریاچه ارومیه تقابل راهبردها با شاکله است. شاکله عبارتست از ترکیبی از باورها، ساختارهای یک گروه یا یک جامعه در ارتباط با یک موضوع که طی ادوار تاریخی و تجربیات و کنش های مشترک شکل گرفته است. اینکه مدیران جامعه ما آینده پژوهی و سناریو سازی نمی کنند و نگاه استراتژیک به مسائل ندارند و مخاطرات و ابعاد آن را پس از تبدیل به بحران تبیین می کنند (زمانی که کار از کار گذشته است) و مخاطرات آینده استان را شناسایی نمی کنند و برنامه های استراتژیک و خط مشی ها را فقط روی کاغذ پیاده می کنند و در صورت اجرا ناقص اجرا می کنند، از مهم ترین و اصلی ترین مسائلی است که از باور مدیران و حتی شهروندان جامعه (شاکله جامعه) نشأت می گیرد. به همین علت است که در ساده ترین حالت؛ راهبردهای مهندسی مدنظر قرار می گیرند و در اغلب موارد با شکست مواجه می شوند. بعنوان مثال دولت طرح حذف چاه های عمیق غیرمجاز را در دستور کار قرار می دهد ولی چون شاکله جامعه به باور بحران دریاچه ارومیه نرسیده (که ریشه در فرهنگ جامعه دارد) شاهد عدم همراهی مردم با مسئولین می باشیم (در اینجا لازم است تاکید شود مردم بخشی از جامعه هستند و این دولت است که با تدوین خط مشی ها به جامعه جهت می دهد. دولت وظیفه مهمی در قبال حل دغدغه های زندگی و معیشت مردم دارد).   نویسنده : علی محمدزاده؛ دکتری خط مشی گذاری عمومی از دانشگاه تهران
برچسب ها: یادداشت
مطالب زیر را حتما بخوانید
  • استان آذربایجان غربی، در تکاپوی توسعه پایدار

    183 بازدید

  • لزوم داشتن دیدگاه متفاوت پیشرفت نسبت به ظرفیت‌های استان آذربایجان‌غربی

    95.85k بازدید

  • بررسی نقش عشایر در اقتصاد استان آذربایجان‌غربی

    534 بازدید

  • گام‌های بهبود وضعیت فعلی ارتباط صنعت و دانشگاه

    182 بازدید

  • مزیت‌های رقابتی دانشگاه‌های استان

    186 بازدید

قدیمی تر گام‌های بهبود وضعیت فعلی ارتباط صنعت و دانشگاه
جدیدتر بررسی نقش عشایر در اقتصاد استان آذربایجان‌غربی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

دسته بندی مطالب
  • اخبار
  • رویدادها
  • ظرفیت‌های استان
  • معرفی استان
  • مفاخر
  • نظام مسائل
  • یادداشت و تحلیل

لینک‌های مفید
استانداری آذربایجان غربی
سایت نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان‌غربی
سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی
دانشگاه ارومیه
پارک علم‌وفناوری آذربایجان غربی
دانشگاه صنعتی ارومیه
بنیاد نخبگان آذربایجان غربی
جهاد دانشگاهی آذربایجان غربی

مجمع پیشرفت و تعالی آذربایجان‌غربی

دغدغه جمعی از اهالی استان آذربایجان غربی برای پیشرفت و تعالی آن

آخرین مطالب
  • استاندار جدید آذربایجان غربی
  • استان آذربایجان غربی، در تکاپوی توسعه پایدار
  • کسب عنوان رئیس دانشگاه برگزیده دانشگاه‌های کشور و اعطای نشان ملی سرو برای دومین بار به رئیس دانشگاه ارومیه
  • انتصاب دکتر غنی‌زاده به سمت معاون برنامه، بودجه و مالی دانشگاه ارومیه
  • آدرس: تهران، میرداماد، کوچه نور، پلاک 349
  • ایمیل: contact@mpt-ag.ir

تمامی حقوق برای مجمع پیشرفت و تعالی آذربایجان غربی محفوظ می باشد.

جستجو

جستجو با زدن Enter و بستن با زدن ESC